سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهره وری

بهره وری
مقدمه:

در اقتصاد، بهره وری مقدار یا میزان خروجی تولید شده ( بر حسب کالای تولید شده یا
خدمات ارائه شده) به ازاء هر واحد استفاده شده ی ورودی تعریف می شود.به
عنوان نمونه، بهره وری ِنیروی کار به عنوان خروجی هر کارگر یا خروجی هر
واحد ساعت کاری اندازه گیری می شود.در رابطه با زمین یا سرمایه، نتیجه یا  همان محصول، معادلِ بهره وریِ سرمایه می باشد.
در اقتصادهای سرمایه داری، این گونه استنباط می شود که افزایش بهره وری
منجر به بالا رفتن استانداردهای زندگی ِ مردم می شود و به همین دلیل اهمیت زیادی برایش قائل هستند. همانطور که هنری
هزلیت در کتابِ "اقتصاد در یک درس" توضیح می دهد، افزایش در تولید منجر به
کاهش قیمت تمام شده ی کالاها می شود، بنابراین مثلا در مورد اتومبیل که زمانی تنها ثروتمندان می توانستند
این اتومبیل ها را خریداری کنند با افزایش تولید؛ قیمت آن ها سقوط کرد و خرید آن برای عموم مردم امکان پذیر گشت.


اندازه گیری شاخص بهره وری:

بسیاری از اقتصاددانان، بهره وری سرمایه را (خروجی هر واحد قیمت کالای تولید شده)
می دانند."شاخصّ بهره
وری کل"  که گاهی اوقات (TFP) نامیده می شود نیز شامل هر دو
نوع بهره وری یعنی بهره وریِ نیروی کار و بهره وری قیمت کالا به عنوان
خروجی می باشد.
بر خلاف بهره
وریِ نیروی کار، محاسبه ی هر دو نوع بهره وری یعنی بهره وری سرمایه و
فاکتور کلّ بهره وری، وابسته به فرضیات مشکوک است که موضوعی است در عدم
اطمینان به این نوع بهره وری ها.حتّی اندازه گیری ملک و بهره وری نیروی
کار نیز باید فقط زمانی صورت گیرد که اطلاعات نسبت به ورودی و خروجی با
یکدیگر جور باشند.

مطالعات بهره وری:

مطالعات
بهره وری تکنیک های پردازش و روابط مهندسی چون چه مقدار خروجی در مدت زمان
معین می توان داشت را تجزیه و تحلیل می کند.و البته به مفهوم راندمان نیز
ربط دارد، جایی که مقدار خروجی تولید شده با مقدار منابع (پول و زمان)
رابطه پیدا می کند.
مطالعات بهره
وری در تجارت سودمند است چرا که با افزایش بهره وری، هزینه ها کاهش پیدا
می کنند و تواناییِ رقابت پیشرفت می کند که این خود سودآور است.همچنین
افزایش در بهره وری به طورکلّی با بالا بردن استانداردهای زندگی و افزایش
درآمدها و بالا بردن رشد اقتصادی جوامع تأثیرگذار است.

افزایش در بهره وری:

کارخانه ها
می توانند از راههای گوناگونی بهره وری را افزایش دهند.آشکارترین و واضح
ترین روش این کار شامل اتوماسیون و کامپیوتری کردن(خودکار کردن) تجهیزات
می باشد که می تواند از وظایف کارگران و کارمندان بکاهد.اخیراً یک تکنیک
دیگر مورد استفاده قرار می گیرد که این تکنیک شامل طرح های ارگونومی و
راحتیِ کارگران می باشد.طبق این نظریه، یک کارگر در شرایط راحت می تواند
تولید بیشتری را نسبت به زمانی که این شرایط را نداشت، داشته باشد.در
حقیقت، بعضی مطالعات مدعی این هستند که اندازه گیریهایی چون افزایش دمای
محل کار می تواند بر بهره وریِ اداره ها تأثیر بسزایی داشته باشد.همچنین
تجربیات و آزمایشهای انجام شده توسط یک مؤسسه ی ژاپنی به نام شی سِی دو
نشان می دهد که حتی پخش نوعی بوی خوش یا عطر در سیستم تهویه ی هوای مطبوع
در محیط کار می تواند روی نیروهای کار مؤثر باشد و این منجر به افزایش
بهره وری آنان می شود.
همچنین
افزایش در بهره وری می تواند با بالا بردن استانداردهای زندگی مردم یک
جامعه بوسیله ی درآمدزاییِ بیشتر مؤثر باشد.افزایش بهره وری باعث تمرکز،
رشد اقتصادی و ذخیره ی سرمایه ها می شود.
نظریه ی
جدیدی پیشنهاد می دهد که سهام افزایش یافته ای که بهره وری بر رشد اقتصادی
دارد به طور عمده منجر به ارتباط بسیار زیاد بین قیمت بالای تکنولوژی و
صدور آن از طریقِ صنعت و تجارت می شود، همانطور که استفاده های یک کشور از
طریق تقاضای بالای آن و نسبت دادن این تقاضا به تئوری های مربوط به
راندمان در اقتصاد خرد تأمین می شود که البته این تئوری ها منجر به کاهش
رشد اقتصادی و کاهش در بهره وریِ نیروی کار به طور عمده می گردد.
خیلی از اقتصاددانان توسعه ی اقتصادی چشمگیر کشور آمریکا را در دهه ی 1990 در
افزایش برجسته و چشمگیر بهره وریِ کارگران این کشور در طول این دوره می
دانند.رشد در تراکم ذخایر باعث افزایش تراکم تقاضا و کاهش در بیکاری به
طور همزمان می شود که این مورد منجر به ثابت ماندن تورم در یک دوره ی
اقتصادی می گردد.تأکید دیگر، تغییرات مؤثر در الگوها و رفتارهای اجتماعی
است که نتیجه ی حاصله از پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و تغییر در روابطِ زن و
مرد می باشد.

بهره وری نیروی کار:

بهره وری
نیروی کار به طورکلی همان متوسط تولید نیروی کار(میانگین خروجی هر کارگر
یا زمان کاری هر کارگر یا همان خروجی که در طول یک دوره یا زمان به صورت
فیزیکی یا به صورت مالی اندازگیری می شود)خوانده می شود.
این نوع بهره
وری با محصولِ حاشیه ایِ نیروی کار برابر نیست.بلکه افزایش در خروجی کالا
نتیجه ی مقابل افزایش در ورودی نیروی کار است.اگرچه بعضی از جنبه های بهره
وریِ نیروی کار ممکن است برای اندازه گیریِ دقیق یا استفاده از راههای
میان بر بسیار مشکل به نظر برسد، مانند:
· مقدار تلاش نیروی کار و کیفیت کاریِ نیروی کار به طور عمومی.
· فعالیتهای خلاقیتی شامل ایجاد تکنیک های خلاقیتی.
· روابط بین راندمان و بدست آوردن نتایج از سیستم های مختلف مدیریتی، سازمانی و مهندسی.
· تلاش های مؤثر بعضی از شکل های نیروی کار بر دیگر اشکال نیروی کار.
یک دلیل مهم دیگر این است که جنبه های بهره وری به طور
اصلی و کلی به کیفیت بر می گردد تا به کمیت یا اندازه و ابعاد.ما ممکن است
بتوانیم تعریفی مشخص در افزایش خروجی مشاهده کنیم اگرچه نمی دانیم که این
افزایش ها به چه چیزی نسبت داده می شوند.
این اطلاعات
مخصوصاً زمانی اهمیت پیدا می کنند که وقتی قسمت عمده ی چیزی که در اقتصاد
تولید می شود، شامل خدمات نیز گردد.مدیریت ممکن است خیلی برای بهره وریِ
کارمندان جذاب شود، اما بهره وری در نوع مدیریت خود ممکن است بسیار سخت به
اثبات برسد.
اطن موضوع
این معنی را می دهد که تمام چیزهایی که در مورد بهره وری گفته شد بر پایه
ی نظریات است تا شواهد تجربی و غیر علمی.ادبیات جدید و مدرن مدیریت بر
تأثیر با اهمیت فرهنگ کلی کار و فرهنگ سازمانی تأکید دارد، چرا که این نوع
فرهنگ ها تعهد و مبادرت را در نیروی کار بوجود می آورد.اما باز هم اثرات
خاصّ هر فرهنگِ خاص بر بهره وری مکن است غیر قابل ثابت کردن باشد.


نظریه ی مارکس در بهره وری:

در نظریه ی
ارزش نیروی کار متعلق به کارل مارکس، تمامی جنبه های بهره وریِ سرمایه رد
می شود.به عنوان نمونه جنبه های سازمانیِ ترکیب سرمایه ها و ارزش محصولِ
نیروی کار جایگزین یکدیگر می شوند.
امتیاز برتری
که این نظریه ی مارکس دارد این است که بهره وری نیروی کار بر حسب محصول
خروجی فیزیکی و ارزش و قیمت این خروجی می باشد.یک خروجیِ کوچک فیزیکی ممکن
است ارزش و قیمت بالایی را بوجود آورد در حالی که یک خروجیِ بزرگ فیزیکی
تنها ممکن است یک ارزش و قیمت ناچیز را بوجود آورد که این نتیجه ی آشکاری
است برای تضمین فروش کالای تولید شده توسط نیروی کار در بازار.
علاوه بر
اینها اگر خروجی بزرگ با ارزشی توسط مردم بوجود آید، ضرورتاً چیزی در بهره
وری فیزیکی می باشد که البته ممکن است فقط به ارزش مورد علاقه ی آن تولید
یا خروجی هنگام خرید و فروش در بازارها برگردد.بنابراین، تمرکز محض بر
ارزش خروجی ها این را نشان می دهد که ارزیابی بهره وری ممکن است در تصمیم
گیری ها منجر به خطا شود.
به طورکلی،
مارکس امکانِ جنبه های بهره وری را که ممکن است کاملاً طبیعی و یا میانبر
به نظر برسد، با علاقه ها یا نرم ها و ایده آل های متفاوتِ درجات جامعه،
رد می کند.در بهترین حالت، یک نفر می تواند بگوید که چند کار در جامعه اگر
به طور عمومی لحاظ شود، می تواند صرفنظر از تأثیر آن یا بهبود بهره وری به
افزایش بهره وری کمک کند.به عبارت دیگر بهره وری همیشه از نقطه نظرات و
دیدهای افراد نسبت به آن تفسیر و تعبیر شده است.
به طور نمونه، مارکس فنّ اقتصاد سیاسی را که فقط روی بالا
بردن بهره وری و سود تمرکز می کند تا هزینه ای که انسانها و محیط می
پردازند، پیشنهاد می کند.وی پیشنهاد می کند که جنبه های وخیم و بحرانیِ
نرخ بهره برداری از نیرو و قدرت کارِ انسانی را باید متعادل کرد که نتیجه
ی پیشرفتِ آشکارای اقتصاد در ازای افزایش در نیروی کار مؤثر است.